داستان واقعی مردی که در مترو ویولن نواخت ! www.taknaz.ir
 
خودم بیشتر تمایل دارم مطالبی که میذارم تصویر باشه تا متن اما این متنو گذاشتم چون از نتیجه گیری اخرش خوشم اومد شما هم بخونید بد نیست! 
 
یکی از صبح‌های سرد ماه ژانویه سال ۲۰۰۷، مردی در متروی واشنگتن، در حال نواختن ویولن بود. او در مدت ۴۵ دقیقه، شش قطعه از باخ را نواخت در این مدت، تقریبا دو هزار نفر وارد ایستگاه شدند که بیشتر آنها در حال رفتن به سر کارشان بودند. کمی به عکس العملهای آنها دقت کنید:
 
یک مرد میانسال، متوجه نواخته شدن موسیقی شد و سرعت حرکتش را کم کرد. چند ثانیه ایستاد، سپس عجله کرد تا دیرش نشود.
 
چند دقیقه بعد ویولنیست، اولین دلارش را دریافت کرد. یک زن پول را در کلاه انداخت و بدون توقف به حرکت خود ادامه داد.
 
مرد جوانی به دیوار تکیه داد و کمی به او گوش داد، بعد به ساعتش نگاه کرد و رفت.
 
پسربچه سه‌ساله‌ای ایستاد. ولی مادرش دستش را محکم کشید و او را همراه برد پسربچه در حالی که دور می‌شد، به عقب نگاه می‌کرد و ویولنیست را می دید.
 
چند بچه دیگر هم رفتار مشابهی کردند اما همه پدرها و مادرها بچه‌ها را مجبور می کردند که نایستند و سریع با آنها بروند.
 
 
 
بعد از 45 دقیقه که نوازنده بدون ‌توقف می‌نواخت تنها شش نفر مدت کوتاهی ایستادند و گوش کردند؛ بیست نفر پول دادند، ولی به مسیر خود بدون توقف ادامه دادند در مجموع ۳۲ دلار هم برای ویلنیست جمع شد.
 
 
 
مرد، نواختن موسیقی را قطع کرد، اما هیچ کس متوجه قطع موسیقی نشد.
 
هیچ کس این نوازنده را نشناخت و متوجه نشد که او «جاشوآ بل» یکی از بزرگ‌ترین موسیقی‌دان‌های دنیا است او آنروز در آن ایستگاه مترو یکی از بهترین و پیچیده‌ترین قطعات موسیقی که تا به حال نوشته شده را با ویولن‌اش که ۳٫۵ میلیون دلار می‌ارزید، نواخته بود.
 
اما هیچکس متوجه نشد تنها دو روز قبل همین هنرمند یعنی جاشوآ بل در بوستون امریکا کنسترتی داشت که قیمت بلیط ورودی‌اش ۱۰۰ دلار بود.
 
 
 
این یک داستان واقعی است. واشنگتن پست در جریان یک آزمایش اجتماعی با موضوع ادراک، سلیقه و ترجیحات مردم، ترتیبی داده بود که جاشوآ بل به صورت ناشناس در ایستگاه مترو بنوازد تا معلوم شود:
 
 در یک محیط معمولی و در یک زمان نامناسب، آیا ما متوجه زیبایی می‌شویم؟
 
آیا برای قدردانی و لذت بردن از این زیبایی توقف می‌کنیم؟
 
آیا ما می توانیم نبوغ و استعداد را در یک شرایط غیرمنتظره، کشف کنیم؟
 
 
 
نتیجه :
 
وقتی ما متوجه نواختن یکی ازبهترین موسیقی‌های نوشته شده دنیا توسط یکی از بهترین موسیقی‌دان‌های دنیا با یکی ازبهترین سازهای دنیا نمی شویم.
 
پس حتما چیزهای خوب و زیبای دیگری هم در زندگی‌مان وجود دارد که از درک آنهاغفلت می‌کنیم.
 
نظرات 6 + ارسال نظر
منم دیگه دوشنبه 27 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 04:22 ب.ظ

زندگی غزلی شیرین است زندگی شادی لبخند شماست پس بخندید که غزل ها کوتاست
واقعا مطلبت جالب بود خوشم اومد افرین

نسیم شریعت دوشنبه 27 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 04:24 ب.ظ

مطالبت جالب بود عزیزم میشه داخل وبلاگ اسلاید های کلاسم بزارین ممنون

سلام عزیزم اگه اسلایدها دستم بود حتما این کارو میکردم اما باید به نماینده ی کلاس بگیم این کارو انجام بدن.

هوشبران اینده دوشنبه 27 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 04:38 ب.ظ

سلام وقت بخیر ما از اعضای گروه حمایت از هوشبران هستیم که در زمینه ارشد رشتمون کار میکنیم ما از دوستان هوشبری سراسر کشور عضو گیری میکنیم ما یک اطلاعیه برای گروهمون داریم شما لطف میکنید ااون رو داخل وبلاگتون قرار بدین واگر دوست دارید با ما فعالیت کنین یک ایمیل به ما بزنیدhoshbaranayande@rocketmail.com لطفا جواب بدین

خوشحال میشم همکاری کنم

مهسا شنبه 2 دی‌ماه سال 1391 ساعت 03:39 ب.ظ

تو بمن اموختی ک همیشه به اطرافم با دیده بصیرت نگاه کنم. نه جدی تکان دهنده بود

محسن دوشنبه 4 دی‌ماه سال 1391 ساعت 01:18 ب.ظ

دوباره مجبورم که همین کلمات روتکرار کنم که (مطلب واقعاجالبی بود)

اره نتیجه ی اخرش جالب بود.ممنون که خوندید

یه همکلاسی دوشنبه 26 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 11:03 ب.ظ

جالب بود

ممنون همکلاسی!!!!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد